خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متکبر
2 . آبریزشدار (بینی)
3 . متکبرانه
[صفت]
snotty
/snˈɑːɾi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: snottier]
[حالت عالی: snottiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متکبر
مغرور
disapproving
informal
snotty college kids
بچههای مغرور دانشکده
2
آبریزشدار (بینی)
پر از مخاط بینی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اندماغی
informal
1.He suffered from a snotty nose, runny eyes and a slight cough.
1. او دچار بینی آبریزشدار و سرفه خفیف شده بود.
3
متکبرانه
مغرورانه
a snotty letter
یک نامه متکبرانه [با لحن متکبرانه]
تصاویر
کلمات نزدیک
snot
snort
snorkelling
snorkeling
snorkel
snout
snow
snow flurry
snow plough
snow shoveler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان