Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . برفبازی
[اسم]
snowball fight
/snˈoʊbɔːl fˈaɪt/
قابل شمارش
1
برفبازی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برفبازی
تصاویر
کلمات نزدیک
snowball
snow-white
snow-covered peak
snow-capped
snow-blind
snowboard
snowboarding
snowbound
snowcapped
snowdrift
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان