1 . آدم برفی
[اسم]

snowman

/ˈsnoʊmæn/
قابل شمارش

1 آدم برفی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آدم‌برفی
  • 1.to build a snowman
    1. آدم برفی درست کردن
تصاویر
  •  تصویر snowman - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان