خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پریز برق
2 . سرپیچ
[اسم]
socket
/ˈsɑːkɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پریز برق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پریز
مترادف و متضاد
outlet
power point
receptacle
1.The battery charger plugs into any mains socket.
1. شارژر باتری به هرنوع پریز برقی وصل میشود.
2
سرپیچ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرپیچ
تصاویر
کلمات نزدیک
sock
sociopolitical
sociopath
sociology
sociologist
socks and stockings are in the other window.
socratic
sod
soda
soda bread
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان