خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مبل راحتی
[اسم]
sofa
/ˈsoʊfə/
قابل شمارش
1
مبل راحتی
کاناپه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مبل
کاناپه
مترادف و متضاد
couch
settee
1.We bought a new leather sofa.
1. ما یک مبل راحتی چرمی جدید خریدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
sodomy
sodium sulphate
sodium chloride
sodium bicarbonate
sodium
sofa bed
sofabed
sofia
soft
soft copy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان