خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باعث شدن
[فعل]
to spark off
/spɑrk ɔf/
فعل گذرا
[گذشته: sparked off]
[گذشته: sparked off]
[گذشته کامل: sparked off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
باعث شدن
منجر به چیزی شدن
1.The riots were sparked off by the arrest of a local leader.
1. شورشها به علت دستگیری یک رهبر محلی صورت گرفت.
2.The visit of the G20 leaders sparked off mass demonstrations.
2. بازدید سران گروه 20 منجر به تظاهراتهای عظیمی شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
spark
sparingly
sparing
spare tire
spare time
sparkle
sparkling
sparkling water
sparrow
sparrow hawk
کلمات نزدیک
slow up
slip out
slip off
sleep through
slave away
spit it out
spring from
stand about
stay ahead
stay on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان