خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیزه
[اسم]
spear
/spɪr/
قابل شمارش
1
نیزه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیزه
1.Spear is a weapon.
1. نیزه یک اسلحه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
speaking
speakerphone
speaker
speak up
speak straight from the shoulder
spearhead
spec
special
special branch
special constable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان