خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طیف
[اسم]
spectrum
/ˈspɛktrəm/
قابل شمارش
[جمع: spectra]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طیف
گستره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طیف
گستره
1.the colors of the spectrum
1. رنگ های طیف
2.the political spectrum
2. گستره سیاسی
تصاویر
کلمات نزدیک
spectrometer
specter
spectator sport
spectator
spectacularly
speculate
speculation
speculative
speculator
speculum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان