Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گمانهزنی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to speculate
/ˈspekjuleɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: speculated]
[گذشته: speculated]
[گذشته کامل: speculated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گمانهزنی کردن
حدس و گمان زدن، فرض کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حدس زدن
گمان کردن
1.I would rather not speculate about what may happen next year.
1. من ترجیح میدهم درباره اینکه سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد گمانهزنی نکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
spectrum
spectrometer
specter
spectator sport
spectator
speculation
speculative
speculator
speculum
speech
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان