خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ریزش
[اسم]
spillage
/spˈɪlɪdʒ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ریزش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ریزش
تصاویر
کلمات نزدیک
spill the beans
spill one's guts
spill
spiky
spikes
spin
spin doctor
spin doughnuts
spin out
spin-off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان