خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گسترده برگ (رایانه)
[اسم]
spreadsheet
/ˈspred.ʃiːt/
قابل شمارش
1
گسترده برگ (رایانه)
1.She prepared a spreadsheet with the new sales information.
1. او یک گسترده برگ با اطلاعات فروش جدید تهیه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
spread-eagled
spread out
spread a rumor
spread
sprayer
spree
sprig
sprightly
spring
spring chicken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان