خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کروشه
[اسم]
square bracket
/ˌskwer ˈbrækɪt/
قابل شمارش
1
کروشه
قلاب، علامت [ ]
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کروشه
تصاویر
کلمات نزدیک
square
squandering
squander
squalor
squall
square brackets
square dance
square dancing
square eyes
square face
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان