خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چرخ کمکی (دوچرخه)
2 . تثبیتکننده (شیمی)
3 . پایدارکننده (هواپیما یا کشتی)
[اسم]
stabilizer
/stˈeɪbəlˌaɪzɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چرخ کمکی (دوچرخه)
2
تثبیتکننده (شیمی)
3
پایدارکننده (هواپیما یا کشتی)
ترازگر
مترادف و متضاد
stabilizer
تصاویر
کلمات نزدیک
stabilize
stabilization
stability
stabbing
stab someone in the back
stable
stablemate
stables
stabling
staccato
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان