خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عصبانی کردن
2 . بخار گرفتن
[فعل]
to steam up
/stim ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: steamed up]
[گذشته: steamed up]
[گذشته کامل: steamed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
عصبانی کردن
برانگیختن، هیجانزده کردن
1.You got all steamed up over nothing!
1. تو سر هیچی اینقدر عصبانی شدی!
2
بخار گرفتن
1.The bathroom mirror steamed up when he opened the shower door.
1. او وقتی در حمام را باز کرد، آینه دستشویی بخار گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
start on at
stamp on
stake on
squash up
squash in
steep in
step aside
store up
storm out
stumble on
کلمات نزدیک
steam iron
steam
stealthy
stealthily
stealth
steamboat
steamed
steamer
steamroller
steamship
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان