خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجباری
2 . دارای زیربنا یا پایه چوبی (خانه)
[صفت]
stilted
/ˈstɪltɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more stilted]
[حالت عالی: most stilted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اجباری
زوری و غیرطبیعی
1.We made stilted conversation.
1. ما مکالمهای زوری و غیرطبیعی داشتیم.
2
دارای زیربنا یا پایه چوبی (خانه)
villages of stilted houses
روستاهایی با خانههای دارای زیربنای چوبی
تصاویر
کلمات نزدیک
stilt
stillness
stillborn
stillbirth
still waters run deep.
stilton
stimulant
stimulate
stimulating
stimulation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان