خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رگه
[اسم]
streak
/striːk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رگه
خط (نور و...)
1.She has streaks of grey in her hair.
1. او رگههایی از خاکستری در موهایش دارد.
a streak of lightning
خط رعد
streaks of sunlight
خطوط نور آفتاب
تصاویر
کلمات نزدیک
stray dog
stray animals
stray
strawberry blond
strawberry
streaker
stream
streamer
streaming
streamline
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان