خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آفتاب
[اسم]
sunshine
/ˈsʌn.ʃɑɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آفتاب
نور آفتاب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آفتاب
نور خورشید
مترادف و متضاد
sunlight
1.The children were out playing in the sunshine.
1. کودکان، بیرون در آفتاب بازی می کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
sunshade
sunset
sunscreen
sunroof
sunrise
sunspot
sunstricken
sunstroke
suntan
suntanned
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان