خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قو
[اسم]
swan
/swɑn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قو
1."the Black Swan" is a great movie.
1. "قوی سیاه" فیلم فوق العاده ای است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
swampy
swamp
swallowtail
swallow-tailed coat
swallow
swank
swap
swarm
swarthy
swat
کلمات نزدیک
swampy
swampland
swamped
swamp
swami
swan off
swank
swanky
swansong
swap
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان