Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خودنمایی کردن
2 . (رفتار، سخن و ...) خودنمایانه
3 . آدم شیکپوش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to swank
/swæŋk/
فعل ناگذر
[گذشته: swanked]
[گذشته: swanked]
[گذشته کامل: swanked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خودنمایی کردن
پز دادن
[اسم]
swank
/swæŋk/
غیرقابل شمارش
2
(رفتار، سخن و ...) خودنمایانه
تظاهر، خودنمایی
مترادف و متضاد
ostentation
3
آدم شیکپوش
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
swan
swampy
swamphen
swamp
swallowtail
swap
swarm
swarthy
swat
sway
کلمات نزدیک
swan off
swan
swampy
swampland
swamped
swanky
swansong
swap
swarm
swarthy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان