Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (با حذف واکه میانی، واژه را) کوتاه کردن
2 . سنکوپ (موسیقی)
[فعل]
to syncopated
فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(با حذف واکه میانی، واژه را) کوتاه کردن
[اسم]
syncopated
قابل شمارش
2
سنکوپ (موسیقی)
سَنکُپ
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
syncopate
synclinal
synclavier
synchytrium endobioticum
synchytrium
syncopation
syncopator
syncope
syncretic
syncretical
کلمات نزدیک
syncline
synchronized swimming
synchronize
sync
synagogue
syncope
syndicate
syndrome
synonym
synonymous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان