[اسم]

sync

(synchronize)
/sɪŋk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 همگام‌سازی هم‌زمانی، هم‌زمان‌سازی

[فعل]

to sync

(synchronize)
/sɪŋk/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: synced] [گذشته: synced] [گذشته کامل: synced]

2 همگام ساختن همزمان ساختن

informal
  • 1.The live music isn't synced to the visuals.
    1. موسیقی زنده با تصاویر بصری همگام نیست.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان