Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پونز
2 . تجهیزات سوارکاری
3 . مسیر
4 . تغییر مسیر (قایق بادبانی به سمت موافق باد)
[اسم]
tack
/tæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پونز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پونز
مترادف و متضاد
thumbtack
1.I fastened the card to the board with a tack.
1. من کارت را با پونز به تخته وصل کردم.
2
تجهیزات سوارکاری
3
مسیر
جهت
4
تغییر مسیر (قایق بادبانی به سمت موافق باد)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
taciturnly
taciturnity
taciturn
tacitly
tacit consent
tack cloth
tack hammer
tack on
tack together
tacker
کلمات نزدیک
taciturn
tacit
tachograph
tabulator
tabulation
tack on
tacking thread
tackle
tacky
taco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان