خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیفکر
[صفت]
thoughtless
/ˈθɔːtləs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more thoughtless]
[حالت عالی: most thoughtless]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیفکر
بیملاحظه، بیمبالات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیفکر
مترادف و متضاد
inconsiderate
thoughtful
1.It was just a thoughtless remark.
1. آن فقط یک اظهارنظر بیملاحظه بود.
to be thoughtless of somebody
نشانه بیملاحظگی کسی بودن
It was thoughtless of her to have rushed out and not said where she would be going.
نشانه بیملاحظگی او بود که باعجله بیرون رفت و نگفت کجا میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
thoughtfully
thoughtful
thought-provoking
thought
though
thoughtlessly
thoughtlessness
thousand
thousand island dressing
thousandth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان