خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زنجیر چرخ
[اسم]
tire chains
/tˈaɪɚ tʃˈeɪnz/
قابل شمارش
1
زنجیر چرخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زنجیر چرخ
مترادف و متضاد
snow chains
تصاویر
کلمات نزدیک
tire
tiramisu
tirade
tiptoe around someone
tiptoe
tired
tired out
tiredly
tiredness
tireless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان