[قید]

tiredly

/ˈtaɪərdli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 با خستگی

مترادف و متضاد wearily
  • 1.He shook his head tiredly.
    1. او با خستگی سرش را تکان داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان