Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با خستگی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
tiredly
/ˈtaɪərdli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با خستگی
مترادف و متضاد
wearily
1.He shook his head tiredly.
1. او با خستگی سرش را تکان داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tired out
tired
tire chains
tire
tiramisu
tiredness
tireless
tiresome
tiring
tissue
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان