خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناخن پا
[اسم]
toenail
/ˈtoʊ.neɪl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناخن پا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناخن پا
1.I need to cut my toenails.
1. من باید ناخنهای پایم را کوتاه کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
toeic
toehold
toefl
toe the line
toe
toff
toffee
tofu
toga
together
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان