Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کلی
[اسم]
tons
/tʌnz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلی
یک عالمه، خیلی زیاد
1.He has tons of money!
1. او یک عالمه پول دارد!
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
tonometry
tonometer
tonocard
tonne
tonnage duty
tonsilla
tonsilla adenoidea
tonsilla pharyngealis
tonsillectomy
tonsillitis
کلمات نزدیک
tonne
tonnage
tonight
tonify
tonic water
tonsil
tonsillectomy
tonsillitis
tony
tonya
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان