[اسم]

tonsil

/ˈtɑːnsl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لوزه

معادل ها در دیکشنری فارسی: لوزه
  • 1.I've had my tonsils out.
    1. من لوزه‌هایم را (با جراحی) خارج کرده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان