خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رام کردنی
[صفت]
tractable
/ˈtræktəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more tractable]
[حالت عالی: most tractable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رام کردنی
مطیع، سر براه
مترادف و متضاد
controllable
obedient
yielding
intractable
1.she has always been tractable and obedient, even as a child.
1. او همیشه رام کردنی و مطیع بوده است، حتی به عنوان کودک.
تصاویر
کلمات نزدیک
tract
tracksuit
tracks
tracklaying
tracker dog
traction
tractor
tractor-trailer
tracy
trade
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان