Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . آرام بخش
[اسم]
tranquilizer
/ˈtræŋkwəlaɪzər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرام بخش
مسکن، تسکین دهنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرامبخش
قرص آرامبخش
1.She's on tranquillizers.
1. او آرام بخش می خورد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
minor term
minor surgery
minor suit
minor scale
minor role
minor tranquilliser
minor tranquillizer
minor-league club
minor-league team
minority
کلمات نزدیک
tranquilize
tranquility
tranquil
trance music
trance
tranquillizer
trans-fatty acid
transact
transaction
transatlantic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان