خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) کشیدن
2 . قایق یدککش
3 . با زور کشیدن
[اسم]
tug
/tʌɡ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(عمل) کشیدن
1.The little girl gave my hand a tug.
1. دختر کوچولو دست من را کشید.
2
قایق یدککش
کشتی یدککش
مترادف و متضاد
tugboat
[فعل]
to tug
/tʌɡ/
فعل ناگذر
[گذشته: tugged]
[گذشته: tugged]
[گذشته کامل: tugged]
صرف فعل
3
با زور کشیدن
1.I tugged at the rope and it broke.
1. من با زور طناب را کشیدم و آن پاره شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tuft
tuesday
tues.
tudor
tucker
tug of war
tugboat
tuition
tulip
tumble
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان