خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شلغم
[اسم]
turnip
/ˈtɜːrnɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شلغم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شلغم
1.a soup full of turnips
1. سوپی پر از شلغم
تصاویر
کلمات نزدیک
turning point
turning
turner
turndown collar
turnaround
turnkey
turnout
turnover
turnpike
turnround
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان