خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صاف و صادق
2 . بدون
3 . بدون پلک زدن
[صفت]
unblinking
/ʌnˈblɪŋkɪŋ/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صاف و صادق
رک و راست
2
بدون
3
بدون پلک زدن
خیره (نگاه)
formal
1.His father’s unblinking gaze was fixed on the fire.
1. نگاه خیره پدرش به آتش دوخته شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
unblemished
unbiased
unbending
unbend
unbelieving
unblock
unborn
unbreakable
unbridled
unbroken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان