خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمام عیار
[صفت]
unmitigated
/ʌnˈmɪtɪɡeɪtɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unmitigated]
[حالت عالی: most unmitigated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تمام عیار
کامل، مطلق
مترادف و متضاد
absolute
unrelieved
1.The evening was an unmitigated disaster.
1. آن شب یک فاجعه تمام عیار بود.
2.You’re talking complete and unmitigated rubbish.
2. تو داری کاملا و مطلقا حرفهای مزخرف میزنی.
تصاویر
کلمات نزدیک
unmistakable
unmentionable
unmask
unmarried
unmarked
unmoved
unnamed
unnatural
unnecessarily
unnecessary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان