خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آماده چیزی بودن
2 . آماده شرکت کردن (در فعالیتی بهخصوص)
[عبارت]
up for something
/ˌʌp fɔːɹ sˈʌmθɪŋ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آماده چیزی بودن
در دست (اجرا و...)
1.The house is up for sale.
1. خانه آماده فروش است.
2
آماده شرکت کردن (در فعالیتی بهخصوص)
1.Two candidates are up for election.
1. دو نامزد (انتخاباتی) آماده شرکت کردن در انتخابات هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
fork over
fork out
fork
forgiveness
forgive and forget
forklift
forlorn
form
form of address
form-fitting
کلمات نزدیک
up and running
up and down
up
unzip
unwritten
up front
up in arms
up in the air
up the pole
up to
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان