Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مالیات بر ارزش افزوده
2 . بشکه
[اسم]
VAT
(value added tax)
/ˌviː eɪ ˈtiː/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مالیات بر ارزش افزوده
1.Prices include VAT.
1. هزینهها شامل مالیات بر ارزش افزوده هستند.
[اسم]
vat
/væt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بشکه
مخزن
1.The grape juice is then transferred to a fermentation vat.
1. سپس آب انگور به مخزن تخمیر منتقل میشود.
a vat of whisky
یک بشکه ویسکی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
vastness
vastly
vast
vassalage
vassal
vat color
vat dye
vatic
vatical
vatican
کلمات نزدیک
vastness
vastly
vast meadow
vast
vasquez
vault
vaulted
vaulting
vaunt
vazquez
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان