Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . طاق
2 . مقبره
3 . خرک (ژیمناستیک)
4 . سردابه
[اسم]
vault
/vɔːlt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طاق
سقف گنبدی شکل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
طاق
a Gothic vault
یک طاق (به سبک) گوتیکی
2
مقبره
1.She is to be buried in the family vault.
1. او قرار است در سردابه خانوادگی به خاک سپرده شد.
3
خرک (ژیمناستیک)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خرک
4
سردابه
تصاویر
کلمات نزدیک
vat
vastness
vastly
vast meadow
vast
vaulted
vaulting
vaunt
vazquez
vcr
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان