خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پوشش گیاهی
[اسم]
vegetation
/ˌvɛʤəˈteɪʃən/
غیرقابل شمارش
1
پوشش گیاهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوشش گیاهی
1.Much of the region's native vegetation has been damaged by developers who are building hotels along the coast.
1. بسیاری از پوشش گیاهی بومی منطقه توسط افرادی که در امتداد ساحل دارند هتل می سازند نابود شده است.
2.The railway track will have to be cleared of vegetation if it is to be used again.
2. اگر قرار باشد از خط راه آهن استفاده شود باید پوشش گیاهی آن از بین برده شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
vegetate
vegetarianism
vegetarian
vegetable oil
vegetable
vegetative
vegetative state
veggie
vehemence
vehement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان