خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پوشیده
2 . پنهانی
[صفت]
veiled
/veɪld/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پوشیده
حجابدار، روبندزده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پوشیده
نقابدار
مستور
مستتر
1.A veiled woman gave me a kindly smile.
1. یک خانم روبندزده به من لبخندی مهربان زد.
2
پنهانی
مستتر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مکتوم
مترادف و متضاد
conceited
hidden
1.She made a veiled reference to his past mistakes.
1. او ارجاعی مستتر به اشتباهات گذشته او کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
veil
vehicular
vehicle
vehemently
vehement
vein
velar
velcro
velma
velocity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان