خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پررنگ
2 . سرزنده
[صفت]
vibrant
/ˈvaɪbrənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vibrant]
[حالت عالی: most vibrant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پررنگ
مترادف و متضاد
brilliant
1.The room was decorated in vibrant reds and yellows.
1. اتاق با رنگهای قرمز و زرد پررنگ تزئین شده بود.
2
سرزنده
بانشاط
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بانشاط
مترادف و متضاد
exciting
1.His vibrant personality made him well liked by everyone.
1. شخصیت سرزندهاش باعث شده بود همه از او خوششان بیاید.
تصاویر
کلمات نزدیک
vibes
viand
viaduct
viable
via
vibraphone
vibrate
vibrate mode
vibrating
vibration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان