خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زجاجیه (چشم)
[اسم]
vitreous body
/vˈɪtɹiəs bˈɑːdi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زجاجیه (چشم)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زجاجیه
تصاویر
کلمات نزدیک
vitiate
vitamin
vitally
vitality
vital statistics
vitriolic
vituperate
vituperation
vituperative
viva voce
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان