خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بی ثبات
[صفت]
volatile
/ˈvɑlətəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more volatile]
[حالت عالی: most volatile]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بی ثبات
ناپایدار، متغیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیثبات
فرار
مترادف و متضاد
inconsistent
unstable
variable
stable
1.the political situation was becoming more volatile.
1. وضعیت سیاسی داشت بی ثباتتر میشد.
2.the volatile temperature of the west coast
2. دمای متغیر کرانه غربی
تصاویر
کلمات نزدیک
vol-au-vent
voile
void
voicemail
voiceless
volatility
volcanic
volcanic rock
volcano
vole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان