Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تضمین شده
[صفت]
warranted
/ˈwɔrəntɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تضمین شده
توجیه شده
مترادف و متضاد
justified
unwarranted
1.his outburst was not warranted.
1. طغیان او توجیه نشده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
warrant officer
warrant
warragal
warplane
warping
warrantee
warranter
warrantor
warranty
warren
کلمات نزدیک
warrant officer
warrant
warplane
warped
warpath
warranty
warren
warring
warrior
warsaw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان