1 . حواس کسی به چیزی بودن
[فعل]

to watch out for

/wɑʧ aʊt fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: watched out for] [گذشته: watched out for] [گذشته کامل: watched out for]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حواس کسی به چیزی بودن مراقب چیزی بودن

  • 1.The cashiers were asked to watch out for forged banknotes.
    1. از صندوق‌دارها خواسته شد حواسشان به اسکناس‌های تقلبی باشد.
  • 2.Watch out for the stairs—they're steep.
    2. مراقب پله‌ها باش؛ شیب دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان