خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نگهبان
[اسم]
watchman
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نگهبان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نگهبان
مستحفظ
قراول
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
watching
watchful
watcher
watchdog
watchband
watchstrap
water
water-skiing
water beetle
water bird
کلمات نزدیک
watchmaker
watching movies
watchfulness
watchful
watchdog
watchtower
watchword
water
water bill
water biscuit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان