خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضد آب
[صفت]
waterproof
/ˈwɔːt̬.ərˌpruːf/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more waterproof]
[حالت عالی: most waterproof]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ضد آب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ضد آب
1.a waterproof mobile phone
1. یک موبایل ضد آب
2.A waterproof watch
2. ساعت ضد آب
تصاویر
کلمات نزدیک
watermill
watermelon
watermark
waterlogged
waterline
waters
watershed
waterside
waterski
waterskier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان