خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تسلیحات
[اسم]
weaponry
/wˈɛpənɹi/
قابل شمارش
1
تسلیحات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تسلیحاتی
جنگافزار
تصاویر
کلمات نزدیک
weapon of mass destruction
weapon
wean
wealthy
wealth
wear
wear and tear
wear away
wear down
wear kid gloves
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان