خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عروسی
[اسم]
wedding
/ˈwedɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عروسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جشن ازدواج
جشن عروسی
نکاح
عروسی
مترادف و متضاد
marriage
a wedding cake/dress/ceremony
کیک/لباس عروسی
Our wedding ceremony was magnificent.
مراسم عروسی ما باشکوه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
wed
website
webmaster
webhead
weber
wedding anniversary
wedding band
wedding cake
wedding dress
wedding reception
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان