Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گرگینه
[اسم]
werewolf
/ˈwerwʊlf/
قابل شمارش
[جمع: werewolves]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرگینه
نیمه آدم نیمه گرگ
1.A werewolf changes into a wolf at the time of the full moon.
1. یک گرگینه هنگامی که ماه کامل است تبدیل به گرگ میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
werdnig-hoffman disease
wenge
wendy house
wendigo
wend
werewolf fiction
werlhof's disease
werner karl heisenberg
wernicke
wernicke's aphasia
کلمات نزدیک
wendy house
wendy
wend
welterweight
welter
wesley
wessex
west
west bank
west coast
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان