1 . خسته
[صفت]

whacked

/wækt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more whacked] [حالت عالی: most whacked]

1 خسته ازپاافتاده، درمانده

مترادف و متضاد fatigued
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان